جدول جو
جدول جو

معنی علی اثمیدی - جستجوی لغت در جدول جو

علی اثمیدی
(عَ یِ اِ)
مصری مالکی. وی محدّث بود و بسیاری از مؤلفات جلال الدین سیوطی را خلاصه کرد. وفات او در 934 یا 966 هجری قمری روی داد. (ازمعجم المؤلفین بنقل از الکواکب السائره ج 2 ص 223)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِ اِ)
ابن عبدالله ازمیری، ملقّب به حجا و مشهور به بورغانجی زاده. لغوی وعروضی بود و در سال 1253 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- شرح تحفهالشاهدی، در لغت. 2- شرح عروض اندلسی. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین ج 1 ص 775)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اِ)
ابن اخشید، مکنّی به ابوالحسن. سومین تن از آل اخشید در مصر و شام بود که در بیستم ذیقعده سال 349 هجری قمری به سلطنت رسید و در یازدهم محرم سال 355 هجری قمری درگذشت. رجوع به ’آل اخشید’ و نیز به معجم الانساب زامباور ص 143 و طبقات سلاطین اسلام ص 59 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ ثُ مَ)
ملقّب به کمال الدین. وی در اوایل سلطنت سلطان محمود بن محمد بن ملکشاه، وزارت او را بر عهده داشت و بعدها به زخم تیر یکی از فدائیان کشته شد و سلطان محمود، خطیرالملک ابومنصور نوری را وزیر کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 2 ص 520)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ مَ)
ابن سعد بیوسی احمدی شافعی اشعری. از عالمان هیئت بودو در نظم سخن دست داشت. او راست: 1- فتح ذی الصفات السنیه، که در سال 1178 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. 2- منظومۀ النفخه الزکیه فی العمل بالجهه الجیبیه. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الخدیویه ج 5 ص 327. هدیهالعارفین ج 1 ص 769. فهرس الازهریه ج 6 ص 379)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اُ مَیْ می ی)
ابن ابراهیم بن علی بن عبدالرحمان امیمی شریشی. از اهالی شریش. وی ادیب و محدث و فقیه بود و در سال 642 هجری قمری درگذشت. او را تألیفاتی در حدیث و فقه است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 6). در الاعلام زرکلی (ج 5ص 53) لقب او امیی ّ منسوب به امیه ذکر شده است. در قرون نخست اسلام، محدث بودن نشانه ای از علم، دیانت، و تعهد علمی بود. این افراد با طی کردن سفرهای طولانی برای شنیدن یک حدیث از راوی معتبر، نشان دادند که حفظ و انتقال سنت پیامبر برایشان امری حیاتی است. به همین دلیل است که کتب معتبر حدیثی با وسواس علمی فراوان تدوین شده اند و محدثان در این مسیر، سنگ بنای این علوم را بنا نهادند.
لغت نامه دهخدا